تعاریف هویت برند به طور برجسته یک چشم انداز فعال و یک جانبه را می طلبد (که مدیران می خواهند برند اینطور باشد) در حالی که تأکید بر نیاز به ثابت بودن در همه ی زمان ها می باشد. محیط پویای فزاینده و نقش در حال ترقی مصرف کنندگان به عنوان شرکت کنندگان در ساختار برند و توسعه، بررسی مجدد این چشم انداز را تقاضا می کند. هدف این مقاله، پیشرفت مفهوم سازی ثابت هویت برند می باشد، از طریق تجدید نظر تعریف و پیشنهاد هویت برند به عنوان پویا، ساخته شده در همه ی زمانها از طریق داده های مؤثر متقابل وارد شده از مدیران و دیگر اعضای جامعه (برای مثال مصرف کنندگان). نویسندگان با توجه به یک تعریف اصلی از شاخه جامعه شناسی و با مبنا قرار دادن طبیعت ساخته شده اجتماعی از هویت، یک چهارچوب مدیریتی ابتکاری را پیشنهاد می کنند که با دیدگاه های استوار هویت برند در زمینه ی بازار جدید مقابله می کند.
در قالب این مقاله مفهوم هویت برند به عنوان یک مفهوم پویا است. اساس اصطلاح پویا ۲ ایده مکمل هستند، ارتباطات و تنظیمات، در حالیکه در طول زمان از ثبات حفظ و نگهداری می کنند. ارزش های اصلی از انسجام به عنوان بعد متفاوت دیکری، زمانی که مورد نیاز است، برای تنظیم زمینه ها حفظ و نگهداری می کند. کارهای اخیر نشان میدهد که هویت برند یک فرآیند پویا است، بین مدیران منشأ گرفته (گویا و همکاران ۲۰۱۰) و در طول زمان از طریق تأثیرات متقابل ورودی از چندین ترکیب اجتماعی (مثل مدیران و مصرف کنندگان توسعه یافته است. نقشی که ترکیبات اجتماعی برای برندها ایجاد میک ند ممکن است به تدریج به هویت برند خودش تبدیل می شود. در نهایت چه ترکیبات اجتماعی می خواهد برند باشد و چه برندی دو مفهوم هستند که تمایل به آمیختن دارند. علاوه بر این، هویت شامل ویژگی های متمایز، مرکزی و پایداری است. به منظور پایداری بودن، هویت برند باید پویا باشد برای حفظ در طول زمان هم برند و چهره مشتریان. بنابراین، یک شکل پویا برایهویت برند پایدار در انعطاف پذیری برای برند کامل و پاسخگویی به تغییرات بازار یادآوری می شود، درحالیکه از ثبات نگهداری می کند. همین است، هویت برند ممکن است در دراز مدت برای هدایت مصرف کنندگان در میان بازارها نگهداری شود و هنوز هم پویا است. در نتیجه، برخی از ابعاد هویت برند ممکن است نسبت به دیگر برندها پایدار باشد. پیشنهادهای زیر این مبحث را خلاصه می کند:
P1: هویت برند پویا است و در عین حال در طول زمان به طور خاص از ثباتیت حفظ و نگهداری می کند.
:P1a هویت برند یک فرآیند پویا است که منشأ در میان مدیران برند است و بیشتر از طریق ورودی متقابلاً مؤثر از مدیران و دیگر ترکیبات اجتماعی توسعه می یابد. (مثل مصرف کنندگان).
p1b: هویت برند از طریق ویژگی های متمایز، مرکزی و پایداری توسعه می یابند، با این حال برخی از ویژگی ها نسبت به بقیه پایدارتر هستند،
:p1cهویت برند پایداری بدان معنی است که ارزش های اصلی از ثباتیت حفظ و نگهداری می کند در حالیکه دیگر ابعاد مختلف، هنگامی که مورد نیاز است، زمینه محیطی را تنظیم می کند.
:p1d چه اجزا اجتماعی برندی را می خواهند باشد و چه برندی متمایل درهم می آمیزند.
با توجه به نقش مدیران در فرآیند مدیریت هویت برند، می توانیم فرض کنیم که ۱- مدیران ازطریق تعامل با دیگر ترکیبات اجتماعی (مثل مشتریان) عمل می کنند، و بر دیگر شرکت کنندگان تأثیر می گذارند. (گافمن ۱۹۵۹) ۲- در حالی که اجرا می شود، آنها به دنبال ارائه ایده آۀ از برند دیگران هستند، و ارزش های مثبت را ترکیب کردند (چه فکری مشتریان درباره درک مثبت خواهند کرد) و یا برای پنهان کردن جنبه های منفی ناخواسته از جهات نام برند تلاش می کنند.
:P2 مدیران مداوماً به دنبال تعادلی برند و چهره ی مصرف کنندگان به طور خاص هستند.
:P2a مدیران برند هویت را از طریق تعامل با دیگر ترکیبات اجتماعی توسعه میدهند (مثل مشتری)،
:p2b ویژگی های هویت تشخیص، مرکزی و پایداری منابع مدیریتی برای مدیران برند برای حفظ هم برند و هم چهره مصرف کننده هستند.
p2c: و در حالیکه هویت برند توسعه یافته، مدیران برند به دنبال کنترل و مدیریت عملکرد هویت در ترکیبات اجتماعی هستند.
مصرف کنندگاه اثر و تأثیر روابط برند را تعریف می کنند. برخورد با توابع بع عنوان فرآیندهایی جاییکه مشتریان با برند و تجارب تعامل می کنند (پاین و همکاران ۲۰۰۹) در نتیجه، مشتریان به فعالیت های تجاری تولید نگرش و رفتارها از طریق میانجیگری هویت ها فردی، جمعی پاسخگو هستند. متون ها پاسخ مصرف کنندگان را برای فعالیت های برند به عنوان فعالیت پویا به تصویر می کشند. در حقیقت، مشتریان به طور افزاینده و فعال در پردازش ساخت وساز هویت شرکت می کنند. علاوه بر این، متون نمونه های متعددی از نگرش و رفتار مصرف کنندگان ارائه میدهد که هویت برند را تحت تأثیر قرار میدهد. کسب و کار و مصرف تجربه های شخصی (مثل بازخورد از استفاده محصول و رضایت بخشی)، تجربه دیگران از طریق جوامع؛تحریم و فعالیت های مقاوم در برابر مصرف کننده، تصمیم گیری فعال به معنای برند و پیکربندی دوباره از فرهنگ برند شخصیت انتقال صفات مصرف کننده به برندهایی که استفاده می کنند و ویژگی های نمادین از گروه های مرجع نیز به هویت برند انتقال پیدا می کند، این پژوهش جای میدهد که هویت مشتری، یا حداقل بخشی از آنها به هویت برندهایی که استفاده می شود انتقال می یابد. نتایج بحث قبلی در گزاره ی بعدی می باشد.
:P3 مصرف کنندگان یک نقش فعال در فرایندی از ساخت و ساز هویت برند بازی می کنند.
:P3a نگرش ورفتار مصرف کنندگان هویت برند را تحت تأثیر قرار میدهد.
:p3bمشتریان بخشی از هویت خودشان به عنوان یک تعامل با برندها توسعه میدهد.
p3c: هویت مصرف کنندگان به هویت برندهایی که استفاده می کردند منتقل می شود.
این تحقیق مفهومی می باشد که مدیران برند ومصرف کنندگان عاملی اصلی را طی فرآیند ساخت وساز هویت برند هستند. طراحی مطالعات قبلی نشان میدهد که نیروهایی مانند رقابت، صنعت، وشرایط محیطی و اقدامات شرکا مدیریت برند و مشتریان را تحت تأثیر قرار میدهد. در نتیجه آنها کسانی را درکشل دادن هویت برند مجبور به کمک می کنند. ویژگی زیر تصویری از این ایده است.
P4: نیروهای متنی ساختار هویت برند را به طور خاص تحت تأثیر قرار میدهند.
p4a: شرایط رقابت، صنعت و محیطی و عامل های شرکا ساختار هویت برند داخلی هستند.
:p4b شرایط رقابت، صنعت ومحیطی و عامل های شرکا مدیران برند و مشتریان را تحت تأثیر قرار میدهد